دل دوست...


من نشسته ام و به هر چه شکستنی در جهان است، می اندیشم. به شکل ماه در قاب حوض آب، به چین پیشانی یار، به قامت دوست و به خواب پشت پلک های بیدار... می دانی؟ با این چشم های بسته، هرگز نخواهی توانست چشم انتظار آمدن کسی باشی!

راستی!!! دست هایت را هم از روی گوش هایت بردار. اینها که گفتم، همه بی صدا می شکند!! مثل دل دوست...



 

پ.ن. دروغگوها به بهشت نمی روند...!

پ.ن. می توان بود. می توان شد. می توان شکست و هنوز ماند...!!!
***

زیباترین روزهایمان را هنوز ندیده ایم،        

           زیرا زیباترین واژه ها را هنوز برایت نگفته ام...!

 

تا بعدی بهتر...